دانشجویان پرستاری اصفهان مهر92 دراسمان نیست کاری پرستاره تر از پرستاری
| ||
|
شب قدر، سرنوشت یکسال ما تعیین می شود. این شبها را از دست ندهیم. برای تعجیل در فرج مولایمان دعا کنیم. نظرات شما عزیزان: صادقی
![]() ساعت22:31---31 تير 1393
رضاجون شما خودت خوبی که بقیه روهم خوب میدونی
![]() حاتمی
![]() ساعت20:03---29 تير 1393
ببخشید من همیشه به آمار این وبلاگ مشکوکم!...تعداد بازدید:96!!!...ولی نظرات به 20تا هم نمیرسه....یوقت وبلاگ اشتباه نمیکنه؟!!!!
پاسخ:درسته!!!!این از کم لطفی بعضی دوستانه که تشریف میارن ولی نظری نمیزارن!!!البته هر یکباری که صفحه اصلی رو باز میکنی یکبار حساب میشه!که بینشون نظرات تبلیغاتی هم هست. عمادی
![]() ساعت14:06---27 تير 1393
امشب این دل یاد مولا می کند
لیلة القـدر است و احیا می کند بشنو ای گـوش دلها بی صدا نغمه ی فـزت و رب الکعبه را التماس دعا صادقی
![]() ساعت14:00---27 تير 1393
میگن ببخشید تاخداهم شما روببخشه!
سلام اگه ازطرف من حقی ازتون ضایع شده توروخدا حلالم کنید اگه حلال نمیکنیدبگیدتایه جوری رضایتتون روجلب کنم این هم ایمیلمsaeidsgh72@gmail.com اگه یادتون موندمن بنده روسیاه خدا روهم ازدعای خیرتون فراموش نکنید صادقی
![]() ساعت13:56---27 تير 1393
در شب قدر دلم با غزلی هم دم شد
بین ما فاصله ها واژه به واژه کم شد بیت هایم همه قرآن روی سر آوردند چارده مرتبه . آنگاه دلم محرم شد ابتدا حرف دلم را به نگاهم دادم بوسه می خواست لبم،گنبد خضرا خم شد خم شد آهسته از اسرار ازل با من گفت گفت:ایوان نجف بوسه گه عالم شد بعد هم پشت همان پنجرهء رویایی چشم من محو ضریحی که نمی دیدم شد خواستم گریه کنم بلکه بر این زخم عمیق گریه مرهم بشود، خون جگر مرهم شد گریه کردم ،عطش آمد به سراغم،گفتم: به فدای لب خشکت! همه جا زمزم شد آنقدر دور حرم سینه زدم تا دیدم کعبه شش گوشه شد آنگاه دلم محرم شد روی سجادهء خود یاد لبت افتادم تشنه ام بود، ولی آب برایم سم شد زنده ماندم که سلامی به سلامی برسد از محمد به محمد که میسر هم شد من مسلمان شدهء مذهب چشمی هستم که درآن عاطفه با عشق و جنون توام شد سالها پیر شدم در قفس آغوشت شکر کردم، در و دیوار قفس محکم شد کاروان دل من بسکه خراسان رفته است تار و پود غزلم جادهء ابریشم شد سالها شعر غریبانه در ابیات خودش خون دل خورد که با دشمن خود همدم شد داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم برگ در برگ مفاتیح پر از شبنم شد یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده به او کار جهان در هم شد بیت آخر نکند قافیه غافلگیرت آی برخیز ز جا قافیه یا قائم شد... یاعلی مدد شعرازسید حمیدرضا برقعی التماس دعا بهرام
![]() ساعت13:06---26 تير 1393
دكوراسيون حديد مبارك،قشنگه تشكر
پاسخ:قابلتونو نداره
به نشانه ادب فقط سکوت میکنم.
یا الله. فکر کنم برای تجدید عهد زمانه خوبیه. علیرضا
![]() ساعت18:51---25 تير 1393
خدایا خودت میدونی چی میخوام....امین
قربانی
![]() ساعت18:32---25 تير 1393
بچه ها امشب دعا یادتون نره
برا داداش هم کلاسیمون برا بقیهه برا خودتون و خانوادتون اگه جای هم موند منم دعا کنید برچسبها: |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |