دانشجویان پرستاری اصفهان مهر92 دراسمان نیست کاری پرستاره تر از پرستاری
| ||
|
![]() نام: پرستار ......................................................... جنسیت: ......................................................... محل سکونت: اصفهان ......................................................... سن: 7 / 12 / 1373 ......................................................... میزان تحصیلات: پرستاری ......................................................... شماره تماس: ......................................................... ایمیل و ای دی یاهو: ......................................................... درباره من: از آسمان پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: وسیع تر از من است از کوه پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: مقاوم تر از من است از آینه پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: پاک تر از من است از آب پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: زلال تر از من است از مادر پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: مهربانتر از من است از پیامبر پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: از تمام یارانم به من نزدیک تراست ازخودش پرسیدم پرستار کیست؟ گفت: خادم خدا ....... سلام ما دانشجوهای ورودی مهر 92 پرستار ی اصفهان هستیم به وبلاگ ما خوش اومدید امیدوارم اوقات خوشی داشته باشید نظرات شما عزیزان: واقعا تاسفت برای وبلاگ قابل ستایشه.
برای وبلاگ
کلا چرا؟؟؟؟؟
![]() پاسخ:برای این که زیرا! خوووووب دیگه ما هم شدیم نماینده.
درود بر نویسنده خوش خط و رئیس والا مقام وبلاگ کلاس.
از این دفعه اگه امکان داره میخوام فقط اینجا نظر بذارم به عنوان یک تحلیلگر و فیلتراسیون پست نویسندگان. کدوم تکنیک میفرمایید؟؟؟؟ ![]() پاسخ:اون تکنیک های درس خوندن
آقای الله دینی خواهشا این تکنیکاتونو بگید
عمادی
![]() ساعت13:04---8 فروردين 1393
خودم هم متوجه نشدم نسرین جان!!!
اینجا کجااااست دىگهههههههه؟؟؟؟
پاسخ:تو اینجا رو چه جوری پیدا کردی؟
یادش بخییییییر.
اون موقع ها اینجا لی لی بازی میکردم.
به اطلاع من رسانده اند که نشونه گیری شما نویسنده ها خیلی خوبه.
خانم قربانی آخرش نیامدید دوئل؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:آقا من بلد نیستم
اینا رو گفتم که اگه دیدید یه روزی ادم گرفتم بدونید که هر چی بوده ریختم توی دلم و فشار ورید مرکزی بالا رفته بوده!!!
هنوز میمانم و میجنگم . به امید اینکه یه روزی من بتونم سوار اسب بشم.
و در آخر گاهی اوقات دیدن کویر خییییلی لذت بخش تر از دیدن جنگل سر سبز باشد.
ببخشید که به قول خانم بنفش دارم توصیفی حرف میزنم. آخه امانم بریده دیگه میخوام مترود بشم و با مترو برم.
مثلا جملاتم این بود: من رفتیم / من هستیم. میبینید مطابقت نهاد و فعل نداره. خداحافظ دستور زبان خاکستر شده.
واسه همینه که برای اینکه پرستاری اینجا قبول بشم زبان فارسی کنکور را منفی زدم. درصورتی که بخدا بلد بودم ولی فکر میکردم زیر آب دریا میشه بدون کپسول اکسیژن نفس کشید.
چه خوش خیال بودم.
برای همینه که دیگه میخوام توبه کنم از صرف کردن (من تو او ما شما ایشان )
میدونییییییییییییییییید چرا؟؟؟؟؟؟؟
رفتم دکتر : بهم گفت توی تابستون به دنیا اومدی؟ گفتم چطور؟ خندید و گفت حتما هم مردادی هستی؟
گفت دلت که درد میکنه دلیلش هیچی نیست مگر اینکه دستور زبان فارسی ات را خوب کنی!!!!!!!
رئیس ببخشید یه دارویی برای اضافه وزن میتونید پیشنهاد بدید؟؟؟؟؟؟؟
ممنون میشم. پاسخ:به قول استاد تغذیه مولتی ویتامین مینرا
علیرضا نگاه کن چه رفیق با مرامی داری! وقتی نیستی به این گلستان آب میده که خشک نشه... .
این پروفایل رو اولش تو بودی که زدی روی دنده یک. همچنان میخوامت رفیق ![]()
خدا این پروفایل رو از ما نگیره که دیگه هیشکی نیست پیام بذاره و صحبت کنه!
اما الان تنزل درجه پیدا کردم از رئیس گروه شدم خاک زیر پای بچه های کلاس. الان که فکر میکنم میبینم ته چایی باید باشی که شیرین بشی.
کوچیک همه الله دینی.
دیگه لی لی دختر همسایمون بلد نبود مجبور بودم برم با دختر دو تا کوچه پایین تر خونمون. ولی میرفتم آخرش بازی میکردم.
الان اینجوری نگاهم نکنید بچه ی خییییلی ساکتی ام اون روزا واسه خودمون کسی بودیم. یادش بخیر. رئیس گروه بودم و 5 نفر یار داشتم که شامل دو دختر و سه پسر. هر روز هم دعوا یا مسابقه فوتبال.
علیرضا گل گفتی بخدا. آره من با دختر همسایمون معلم بازی و دکتر بازی میکردم. آقا چشمت روز بد نبینه بعد بازی به کلمون زد بریم دوچرخه بازی. اون نداشت پس من سوار دوچرخه ام شدم و اونو هم سوار کردم. هههه بعدش یکی از بچه ها چوب انداخت جلوی چرخم هر دو افتادیم. من که چیزیم نشد ولی اون کنار چشمش زخم شد.بعد مامانش اومدو خلاصه ما هم فرار کردیم.
چه کیییییییفی میداد....
نه سوبرداشت نشه. من یه سری کلمه های اختصاصی دارم که به کار میبرم. مثلا: رئیس / فرمانده جومونگ/ جناب سرهنگ/ دوستان عزیزتر از کاروتیدم/خواهش میشه و... خلاصه میخوام بگم همه جوره کوچیک نویسنده ها و مدیر هستیم.
رضا خیلی گرفتارم شرمنده دیربه دیر میام!!!!!
رضا لی لی بلدی؟؟؟یا شیر یا پلنگ؟؟؟؟یا دکتر بازی در بچه گی!!!!!!
فرمانده جومونگ ببخشیدا میگم این آدمکایی که من اتچ میکنم اینا نیست. یعنی بعد که تایید میشه یچی دیگه میاد!! قضیه چیه؟؟؟؟؟
پاسخ:واقعا؟؟؟نمیدونم!!! ولی خدایش من کجا شبیه جومونگم؟؟
علیرضا ؟ خانم ها قربانی و نیکبختان؟
بابا جان کجایید؟؟ یکمی بیایید دیگه!!!
خانم نیکبختان بهت میخوره کاپیتان هم بودی؟
اما از اونایی که در دقایق آخر تعویض میشه!! درسسسسسسسته؟؟؟
خانم نیکبختان ما وسطی بازی میکردیم بعد تازشم من عمدا توپو محکم بهشون میزدم.
آخ که چه کیفی میداد وقتی می افتادن.: ![]()
والا اون موقع که مابا پسرا بازی میکردیم همش فوتبال بوود!شما وسطی هم بازی می کردید؟!
خووووووووب دیگه تیر سوم رو نشونه گرفتم زدم.(من با کسی شوخی ندارم))
حالا نترس این یکی مشقی بود ولی بعدی میزنما....... ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
آره همین شعره منظورمه علیرضا.
میگم اون موقع هم همش میباختن...: ![]()
پسرا شیرند مثل شمشیرند دخترا...............
رضا ما وسطی بازی میکردیم.
در زمان طفولیت بهله. الان وقتی میبینمشون خیییییییییلی خجالت میکشم. گرگم به هوا/ گل کوچیک/ تازه یه خونه درختی داشتیم که من رئیس گروه بودم. نمیدونید چه کیفی میداد همش دستور میدادم.
شما با دخترا گل کوچیک بازی می کردید یا اول شعره اینه؟؟
![]()
علیرضا انگار این بزرگان یا نقشه ای دارن یا اون شعر بچگی که وقتی با دخترا گل کوچیک بازی میکردیم براشون صدق میکنه...
تیر دوم رو همین جوری شلیک کردم که بردش بیاد دستم.
خووووووووووب دیگه تیر اول هوایی زدم ببینم تسلیم میشید یا نه؟؟؟؟؟؟
![]()
ههههههههه
موافقم علیرضا........ با اون قسمت هم که فرمودی(چقدر با ادبم) به هم سلام کنیم بیشتر موافقم. ![]()
رضا تازه حالا رسیدم خونه انشالله بیشتر میام......
اصلا به من میاد گروگان گیر باشم من از خون ریزی بدم میادخیلی غیر انسانی است قلبم مثل گونگیشت(گنجشک) است(خودت دیدی که) چرا دوئل بیایید باهم خوب باشیم به هم گل بدیم شکللت بدیم به هم سلام کنیم!!!! دوئل مال 100 سال پیشه اگه میخوای کاری کنی یه بمب هیدروژنی بزن بعدش فقط هیشکی نمیمونه.یا گیوتین بیار گردن بزنیم حال کنیم....
معینی کجایی؟؟؟؟؟؟ کم پیدایی؟؟؟؟
بیا اینجا که کم کم دوئل داره شروع میشه...! گروگان ها رو آزاد کن. اونا چه گناهی دارن؟؟ ما طرف حسابمون با رئسای اینا هست. بدو بیا.......
آقای الله دینی مگه شما مردادی نیستید؟؟
نه حالا برای شکلات هم نباشه دوئل خیییییییییلی کیف میده!
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() من کلا نمیدونم!!!!!!! .... ....... ........... ................ ....................... ......... ......... ......... ......... چرااااااا؟؟؟؟؟؟؟ چه معنی داره.....
باشه :یعنی از همین الان آهنگ معروف دوئل زده شد؟؟؟؟؟؟؟
اگه آره پس منو علیرضا یه تیم شما دو بزرگوار هم یه تیم. ولی از الان نتیجه مشخصه ها: پاسخ:فقط برا یه شکلات؟؟؟
نه دیگه مثل اون دختره توی پست شما نیستم. در اون حد نه ولی آره و اینا.
بعد تازشم هر کی با معینی نشست و برخواست داشته باشه از این بهتر هم نمیشه. خخخ پاسخ:باشه !!!!
آره دیگه هر کی بیاد اینجا در این دوئل یا کشته میشه یا برنده. بستگی داره که چقدر مبارز توانا و کاربلد باشی.
خلاصه خوش آمدید........ ![]() پاسخ:آقای الله دینی شماهم؟؟؟؟
فعلا استراتژی عقب نشینی با ترفند پاتک زنی شبانه رو پیش بگیر علیرضا.
![]() ![]() ![]() ![]() پاسخ::?:?:?:? موضوعات مرتبط: برچسبها: [ - ] [ - ] [ پرستار
] |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |